نصب اپلیکیشن

صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن
2 سال قبل
0

متن «گنج حکمت: چو سرو باش» و معنی متن:

گنج حکمت

چو سرو باش

  • نویسنده: سعدی
  • اثر: گلستان

 

حکیمی را پرسیدند: «چندین درخت نامور که خدای عزّ و جلّ آفریده است و برومند هیچ یک را آزاد نخوانده اند؛ مگر سرو را که ثمره ای ندارد. در این چه حکمت اسـت؟»

گفت: «هر درختی را ثمره ای معین اسـت که به وقتی معلوم، به وجود آن تازه آید و گاهی به عدم آن پژمرده شود و سرو را هیچ از این نیست و همه وقتی خوش اسـت و این اسـت صفت آزادگان.»

قلمرو فکری:

از حکیمی پرسیدند: «از بین این همه درخت معروف و قوی که خداوند بزرگ و بلندمرتبه آفریده است، هیچ کدام را آزاد نگفته اند؛ به جز درخت سرو که آن هم میوه ای ندارد. در این نام گذاری چه دلیل و مصلحتی وجود دارد؟»

گفت: « برای هر درختی، میوه و نتیجه ای معیّن وجود دارد که در زمانی معلوم به وجود آن، تازه و شاداب می شود و گاهی به خاطر نبودن ثمره، پژمرده و غمگین می شود و هیچ کدام از این ویژگی ها در سرو وجود ندارد و همیشه شاداب و خوش است و این شادابی، صفت آزادگان است.»

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

حکیمی را

از حکیمی

نامور

نامی، مشهور، معروف

عزّ و جل

عزیز و بزرگ است

برومند

بارآور، میوه دار

حکمت

دلیل، مصلحت

هر درختی را ثمره

ثمرۀ هر درختی

سرو را

برای سرو

«را» در «هر درختی را ثمره» ß   «را»ی فکّ اضافه

«را» در «سروا را نیست» ß   حرف اضافه «برای»

قلمرو ادبی:

سرو و درخت و ثمره ß   مراعات نظیر (تناسب)

سرو و آزاد ß   مراعات نظیر (تناسب)

 

به آنچه می گذرد دل مَنِه که دجله بسی                        پس از خلیفه بخواهد گذشت در بغداد

قلمرو فکری:

به چیزی که گذرا و ناپایدار است، دلبسته نباش؛ زیرا رود دجله پس از مرگ خلیفه هم در بغداد جاری می شود.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

مَنِه

فعل نهی از نهادن، نبند

دجله

نام رودی در عراق

بیت ß   3 جمله

بسی ß   نقش قید

قلمرو ادبی:

دل نهادن ß   کنایه از علاقه مندی زیاد

دجله و بغداد ß   مراعات نظیر (تناسب)

واج آرایی حرف «د»

مفهوم بیت:

دل نبستن به دنیا و امور ناپایدار

ترک تعلّقات دنیایی

 

گرت ز دست برآید، چو نخل باشد کریم             ورت ز دست نیاید، چو سرو باش آزاد

قلمرو فکری:

اگر توانایی داری، مانند نخل، بخشنده و جوانمرد باش و اگر کاری از دستت برنمی آید، مانند سرو آزاد باش.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

کریم

بخشنده

بیت ß   4 جمله

«ــَـت» در «گرت» ß   نقش مضاف الیه

«ــَـت» در «ورت» ß   نقش مضاف الیه

نخل ß   متمم

سرو ß   متمم

کریم و آزاد ß   مسند

قلمرو ادبی:

تو مانند نخل ß   تشبیه

تو مانند سرو ß   تشبیه

نخل و سرو ß   تناسب

نخل ß   نماد بخشندگی

سرو ß   نماد آزادگی

آید و نیاید ß   تضاد

از دست برآمدن ß   کنایه از توانایی انجام کاری را داشتن

بیت موازنه دارد (مخصوص رشتۀ علوم انسانی)

مفهوم بیت:

توصیه به بخشندگی

توصیه به آزادگی


سایر مباحث این فصل